وبلاگ موعود
وبلاگ موعود

وبلاگ موعود

آیات امامت و خلافت حضرت علی (ع) در قرآن


   در قرآن مجید آیات فراوانی هست که در بیان و اثبات امامت ائمه طاهرین می باشند. البته دلالت این آیات با توجه به احادیث بسیار زیاد (متواتر) است که از رسول گرامی اسلام در شأن نزول این آیات وارد شده است. احادیثی که مورد قبول شیعه و سنی است؛[۱] ما در اینجا به چند آیه اشاره می کنیم:

 

۱)   وَ إِذِ ابْتَلىَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِکلَمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ  قَالَ إِنىّ‏ِ جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا  قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتىِ  قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِینَ”؛[۲]

به خاطر آورید هنگامى که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهدۀ این آزمایش ها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمى‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند.)

 

۲)   وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرْاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکَوةِ  وَ کاَنُواْ لَنَا عَابِدِینَ”؛[۳]

و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت مى کردند و انجام کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و اداى زکات را به آنها وحى کردیم و تنها ما را عبادت مى کردند.

 

۳)   وَ جَعَلْنَا مِنهُمْ أَئمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبرُواْ  وَ کَانُواْ بِایَاتِنَا یُوقِنُونَ”؛[۴]

و از آنان امامان (و پیشوایانى) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مى‏کردند، چون شکیبایى نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.

 

۴)   یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک…”؛[۵]

ای پیامبر! آن چه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای، و خداوند تو را از (خطرهای احتمالی) مردم نگاه می دارد، و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند  ”.  

ادامه مطلب ...

حضرت محمد (ص) ، رحلت یا شهادت ؟!


رسول خدا (ص): هیچ پیامبر یا وصی او نیست، مگر آنکه شهید می شود. (5)

 

    یکی از مظلومیتهای حضرت محمد (ص) این است که معمولاَ به کیفیت شهادت ایشان توجه نمیشود. کتابهای سیره و حدیث مرگ رسول خدا بوسیله سم را تایید کردهاند و آن را با احادیث متواتر ذکر کردهاند؛ از جمله:
    ابن سعد میگوید در روایتی آمده است: پیامبر (ص) مسموم درگذشت و شصت و سه ساله بود. این قول ابن عبده است.(1)
   
شیخ مفید میگوید: او در مدینه روز دوشنبه دوشب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری درگذشت درحالیکه شصت و سه سال داشت.(2)
   
در کتاب جامع الرواه آمده است: پیامبر (ص) در مدینه مسموم درگذشت.(3)
   
بیهقی از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که وی گفت: اگر ۹ بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده است برایم محبوبتر است از اینکه یکبار قسم بخورم که او کشته نشده است به جهت اینکه خداوند او را پیامبر شهید قرار داده است.(4)
   
رسول خدا (ص) فرمود: هیچ پیامبری یا وصی او نیست مگر آنکه شهید میشود.(5) و همچنین فرمودند: هیچ کس از ما (اهل بیت) نیست مگر آنکه مسموم یا مقتول خواهد بود.(6)

 

ادامه مطلب ...

اَظهَرُ مِنَ الشَّمس: آنچه پس از غدیرخم گذشت + PDF (ویژه)

   در بسیاری از منابع تفسیری، تاریخی و روایی سنی و شیعه آمده است که رسول الله (ص) از دوازده جانشین خود خبر داده که عزت اسلام به آنها بستگی دارد. اما بسیاری از علماء اهل سنت به علل مختلف مصادیق راستین ایشان را معرفی یا تایید نکردند. در این مقاله، ابتدا به بررسی واقعه غدیر خم و آنچه که بر حضرت علی (ع) گذشت، خواهیم پرداخت و سپس به تعدادی روایت از پیامبر (ص) درباره ی جانشینان بعد از ایشان، اشاره می کنیم.

پیش گویی پیامبر (ص):

   روزی پیامبر (ص) در بین راه رفتن سر مبارک خود را بر شانه حضرت علی (ع) نهاده و گریستند. حضرت علی (ع) گفتند چه چیز شما را به گریه آورده است؟ پیامبر (ص) فرمودند:

گروهی از تو کینه ها در دل دارند و آشکار نخواهند کرد تا آن هنگام که من از دنیا بروم.

{ینابیع المودة ج1 ص134 – شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج4 ص107 – الریاض النضره ص651}

 

اَظهَرُ مِنَ الشَّمس:

مائده/3 : الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی ...

امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم...

   در قرآن آمده در روز غدیر خم دین اسلام کامل شد. چرا؟!!

   آیا به صرف آمدن دستور حرام بودن گوشت خوک دین کامل شد؟ آیا گوشت خوک و مردار و ... از قبل حرام نبوده است؟یا شاید برای کامل شدن پازل اسلام که پیامبر (ص) 23 سال تلاش کردند،اتفاق بسیار مهم تری افتاده است؟

مائده/67 : یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ / وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ...

ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده‌ای، و خداوند تو را از {شرّ} مردم نگه می دارد.

   پیامبر چه چیزی را باید از جانب پروردگارش به مردم می رساند، که خداوند میگوید اگر نرسانی رسالت او را انجام نداده ای؟

چرا باید خطری از جانب مردم پیامبر را تهدید کند، که خداوند می گوید تو را از شر مردم در امان نگه می دارم؟

امام محمد غزالی: یکی از خطبه های رسول خدا به اتفاق همه مسلمانان در روز عید غدیر خم است، که فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست اوست، عمر پس از این فرمایش پیامبر به علی اینگونه تبریک گفت: افتخار افتخار ای ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولای دیگری هستی. این سخن عمر حکایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبری علی و نشانه رضایتش از انتخاب علی به رهبری امت دارد. اما پس از گذشت آن روزها عمر تحت تاثیر هوای نفس و علاقه به ریاست و رهبری خودش قرار گرفت (سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی) و استوانه خلافت را از مکان اصلی تغییر داد و با لشکرکشی ها، برافراشتن پرچم ها و گشودن سرزمین های دیگر راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار کرد. پس آن عهد را پشت سر خود انداختند و در برابر آن بهای ناچیز بدست آوردند و چه بد معامله ای کردند.

{کتاب سرالعالمین و کشف ما فی الدارین ج1 ص18} 

ادامه مطلب ...

این بار تکرار نکنیم...


   موسی کلیم الله، کسی که خدا با او هم‌کلام شد. یکی از انبیای الهی. پیامبر یکی از بزرگترین قوم‌ها؛ قوم بنی‌اسرائیل. کسانی که در آن زمان به معنی حقیقی قوم برگزیده بودند. قومی که بخاطر انتخاب خدا و قبول پیامبری پیامبرش، خدا نیز آنها را برگزید تا حکومتی درخور شأنشان در زمین برپاکنند.پس با خدا عهدی بستند و مسیری سخت را به امید تحقق وعدۀ الهی به پیش گرفتند.

   هارون، برادر موسی و جانشین او در زمان غیبتش بود. کلیم الله، قوم خویش را برای عبادت خدا و کسب تکلیف ترک کرد و همه چیز را به هارون سپرد.

    زمان وعده داده شده گذشت و از موسی خبری نشد. ولوله‌ای در جماعت براه افتاد. هرکس چیزی می‌گفت:

موسی ما را فراموش کرده.

او کهنسال بود، حتما مرده است....

   هارون در تلاش برای ایجاد آرامش و هدایت مردم بود که صدایی از میان جمعیت برخواست که:

«ای مردم! من سامری، همراه و از نزدیکان موسی هستم. همۀ شما مرا می‌شناسید. من تمام این راه و در سخت‌ترین مسیرها در کنار او و حامی وی بوده‌ام. باید خبر مهمی به شما بدهم. ...»

   به این ترتیب از غفلت و ترس مردم سوء‌استفاده کرده، خود را جانشبن موسی خواند. مردم نادان پذیرفتندش و وصی نبی خدا، هارون را کنار زدند. ... .

   دین خدا درحال نابودی بود. ظلم و فساد زمین را گرفته بود. در گوشه‌ای از این خاک پهناور، بانویی پاکدامن در حال عبادت خدا بود. فرستاده‌ای از سوی خدا بشارت تولد فرزندی پاک را به وی داد، فرزندی که ولادتش تنها با معجزه امکان‌پذیر بود؛ کلمه‌ای از کلمات الله.

   دوباره بوی خدا در زمین پیچید و بشریت به انسانیت نزدیکتر شد. اما این آرامش دوام چندانی نداشت، گویا کسی از ابتدای خلقت انسان، در تلاش برای نابودی او بود و راه آن را در گرفتن انسانیت از او یافت، تا به پستی حیوان بکشاندش.

   مسیح عروج کرد. خدا تاب نیاورد بی‌حرمتی مردم به او را ببیند، پس رسولش را نزد خود برد.

   پطرس، از حواریون و جانشین برحق عیسی‌بن‌مریم بود، اما مردم نپذیرفتندش. شاید وجودشان دیگر تحمل آن همه خوبی را نداشت. شاید می‌دانستند که او نیز بمانند مسیح‌بن‌مریم (ع) بی‌عدالتی را تاب نمی‌آورد. شاید نگران کیسه‌های زر و سیم خود بودند که با اموال دیگران سنگین شده بود.

شاید ... . 

ادامه مطلب ...

آرزوی جبرئیل یا هفت خصلت ممتاز


آرزوی جبرئیل یا هفت خصلت ممتاز

      بسیاری می پندارند برای تقرب به خدا کارهایی خارق العاده لازم است اما فرشته مقرب الهی برای چند کار به ظاهر عادی آرزو دارد که از جنس بشر باشد. پس خوش به حال کسانی که با انجام چنین کارهای ساده اما بسیار پر فضیلت، خود را به خدای خویش نزدیک می سازند.

     قالَ رَسولُ الله: یَا عَلِیُّ! تَمَنَّی جَبْرئِیلُ اَنْ یَکُونَ مِنْ بَنِی آدَمَ بِسَبْعِ خِصَالٍ وَ هِیَ الصَّلَوه فِی الْجَمَاعَه وَ مُجَالَسَتُهُ الْعُلَمَاءَ وَالصُّلْحُ بَیْنَ الاِثْنَیْنِ وَ اِکْرَامُ الْیَتِیمِ وَ عِیَادَه الْمَرِیضِ وَ تَشْیِیعُ الْجَنَازه وَ سَْقیُ الْمَاءِ فِی الْحَجِّ فَاحْرُصْ عَلَی ذَلِکَ.

     پیامبر اکرم (ص) به علی (ع) فرمود: ای علی! جبرئیل به من گفت: آرزو داشتم بخاطر انجام 7 کار از جنس بشر باشم تا بتوانم آنها را انجام دهم.

1. شرکت در نماز جماعت

2. همنشینی با علمای ربانی

3. برقرار کردن صلح و آشتی

4. محبت و نوازش نمودن یتیمان

5. عیادت از بیمار

6. تشییع جنازه کردن

7. آب دادن در حج

سپس پیامبر (ص) به علی (ع) فرمودند: یا علی در انجام این امور جدی و کوشا باش.

(مواعظ العددیه، علی مشکینى، نشر الهادى، قم، ص195)