وبلاگ موعود
وبلاگ موعود

وبلاگ موعود

تشرف یافتگان 3) ابوراجح


   در شهر حلّه، مرد جفاپیشه ای بود به نام مرجان صغیر که نسبت به اهل بیت دشمنی می ورزید، ولی ابو راجح علاقمند به خاندان رسالت بود و از دشمنان آنان، بیزاری می جست. روزی جاسوسان به حکام خبر دادند که ابوراجح خلفا را بدگویی می کند؛ او را احضار کرد و دستور شکنجه و شلّاق صادر شد. آنقدر او را زدند که دندان هایش ریخت؛ سپس زبان او را از کام کشیدند و بینی او را سوراخ و ریسمان از آن عبور دادند و در کوچه های حلّه می کشیدند. به حاکم خبر دادند که ابوراجح از پا افتاده؛ دیگر امکان برگرداندن او در کوچه ها نیست. حاکم دستور اعدام صادر کرد، اما برخی گفتند: او پیر است و پیکرش درهم شکسته، او خواهد مرد و نیازی به اعدام نیست؛ پس او را رها کردند. نزدیکانش آمدند و او را به خانه بردند. همه فکر می کردند که به زودی می میرد؛ ولی فردای آن روز دیدند او سالم و پر نشاط، به نماز ایستاده؛ دندان هایش سالم و زخم هایش بهبود یافته. همه حیرت زده از او حقیقت واقعه را پرسیدند.

   او گفت: در اوج درد و رنج، به حضرت مهدی (عج) متوسل شدم و از او طلب فریادرسی نمودم. ایشان وارد خانه ام شدند و دست گره گشا و شفابخش خویش را بر چهره ام نهادند و فرمودند:

   «اخرج و کدّ علی عیالک فقد عافاک الله تعالی؛ برخیز و از خانه بیرون برو و برای اداره زندگی خود و خانواده تلاش کن، خدا نعمت صحّت و سلامت را دگربار به تو برگردانده است.»

  شمس الدّین محمّد که این روایت را آورده است، می گوید: درحالی ابو راجح را دیدم که طراوت جوانی او برگشته، چهره اش گندم گون و قامتش برافراشته بود.

   خبر عنایت حضرت مهدی (عج) در شهر حلّه پیچید. حاکم بیدادگر او را احضار کرد. هنگامی که او را صحیح و سالم دید، سخت به وحشت افتاد و رفتار ظالمانه خویش را با رهروان اهل بیت (ع) تغییر داد و روش عادلانه پیش گرفت. ابوراجح پس از دیدار با حضرت، گویی جوانی 20 ساله بود و شگفت انگیز اینکه تا پایان عمر، همان طراوت جوانی را با خود داشت. (بحارالانوار ج52 ص70)

 

منبع: کتاب از ظهور تا پیروزی حضرت مهدی (عج) – مولف: سید حسین تقوی

آیات امامت و خلافت حضرت علی (ع) در قرآن


   در قرآن مجید آیات فراوانی هست که در بیان و اثبات امامت ائمه طاهرین می باشند. البته دلالت این آیات با توجه به احادیث بسیار زیاد (متواتر) است که از رسول گرامی اسلام در شأن نزول این آیات وارد شده است. احادیثی که مورد قبول شیعه و سنی است؛[۱] ما در اینجا به چند آیه اشاره می کنیم:

 

۱)   وَ إِذِ ابْتَلىَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِکلَمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ  قَالَ إِنىّ‏ِ جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا  قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتىِ  قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِینَ”؛[۲]

به خاطر آورید هنگامى که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهدۀ این آزمایش ها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمى‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند.)

 

۲)   وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرْاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکَوةِ  وَ کاَنُواْ لَنَا عَابِدِینَ”؛[۳]

و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت مى کردند و انجام کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و اداى زکات را به آنها وحى کردیم و تنها ما را عبادت مى کردند.

 

۳)   وَ جَعَلْنَا مِنهُمْ أَئمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبرُواْ  وَ کَانُواْ بِایَاتِنَا یُوقِنُونَ”؛[۴]

و از آنان امامان (و پیشوایانى) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مى‏کردند، چون شکیبایى نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.

 

۴)   یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک…”؛[۵]

ای پیامبر! آن چه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای، و خداوند تو را از (خطرهای احتمالی) مردم نگاه می دارد، و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند  ”.  

ادامه مطلب ...

۸۰ وظیفه منتظران امام زمان (عج)

 

 

   کتاب “مِکیال المکارم” نوشتۀ آیت‌ الله محمد تقی موسوی اصفهانی، یکی از کتاب‌ های معتبر و با ارزش در زمینۀ مهدویت است که به سفارش حضرت مهدی (ارواحنا فداه) نوشته و نا‌م‌گذاری شده است.

   در بخشی از این کتاب گران‌سنگ ۸۰ وظیفه و تکلیف ما نسبت به حضرت مهدی (عج) در عصر غیبت بیان شده است، امیدوارم با رعایت این وظایف همگی برای رسیدن به امام زمان (عج) تلاش کنیم؛

این وظایف به شرح زیر می باشد:

 

۱.تحصیل شناخت صفات و آداب و ویژگی‌های آن حضرت

 

۲.رعایت ادب نسبت به ایشان

 

۳.اظهار محبت نسبت به آن حضرت به طور خاص

 

۴.محبوب نمودن ایشان در میان مردم

 

۵.انتظار فرج و ظهور آن حضرت (عج)

 

۶.اظهار اشتیاق به دیدار آن بزرگوار

 

۷.ذکر مناقب و فضائل آن حضرت (عج)

 

۸.اندوهگین بودن مؤمن از فراق آن حضرت (عج)

 

۹.حضور در مجالس ذکر مناقب و فضائل آن حضرت (عج)

 

۱۰.تشکیل مجالس ذکر مناقب و فضائل آن حضرت (عج) 

ادامه مطلب ...

حضرت محمد (ص) ، رحلت یا شهادت ؟!


رسول خدا (ص): هیچ پیامبر یا وصی او نیست، مگر آنکه شهید می شود. (5)

 

    یکی از مظلومیتهای حضرت محمد (ص) این است که معمولاَ به کیفیت شهادت ایشان توجه نمیشود. کتابهای سیره و حدیث مرگ رسول خدا بوسیله سم را تایید کردهاند و آن را با احادیث متواتر ذکر کردهاند؛ از جمله:
    ابن سعد میگوید در روایتی آمده است: پیامبر (ص) مسموم درگذشت و شصت و سه ساله بود. این قول ابن عبده است.(1)
   
شیخ مفید میگوید: او در مدینه روز دوشنبه دوشب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری درگذشت درحالیکه شصت و سه سال داشت.(2)
   
در کتاب جامع الرواه آمده است: پیامبر (ص) در مدینه مسموم درگذشت.(3)
   
بیهقی از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که وی گفت: اگر ۹ بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده است برایم محبوبتر است از اینکه یکبار قسم بخورم که او کشته نشده است به جهت اینکه خداوند او را پیامبر شهید قرار داده است.(4)
   
رسول خدا (ص) فرمود: هیچ پیامبری یا وصی او نیست مگر آنکه شهید میشود.(5) و همچنین فرمودند: هیچ کس از ما (اهل بیت) نیست مگر آنکه مسموم یا مقتول خواهد بود.(6)

 

ادامه مطلب ...

چشم اندازی به چگونگی ظهور


   از اخبار و احادیث پیامبر گرامی و امامان معصوم استفاده می شود که ظهور و انقلاب حضرت مهدی (عج) از مکّه آغاز می شود؛ بدین گونه که شهر مقدّس قم، معدن فضل و دانش و مرکز نشر و تبلیغ اسلام می شود و قم و ایران، حجّت بر ملّت های مسلمان و سایر ملل جهان می شود و کسی نمی ماند که دین و دانش و وی نرسیده باشد و این دوران، نزدیک به ظهور قائم است.


   امام صادق (ع) فرمود:

   «به زودی شهر کوفه از مومنان خالی می گردد؛ به گونه ای که مار در جایگاه خود فرو می رود علم نیز این چنین از کوفه رخت برمی بندد و از شهری به نام قم آشکار می شود و آن سامان معدن فضل و دانش می گردد؛ به نحوی که در زمین کسی در استضعاف فکری به سر نمی برد؛ حتّی نوعروسان در حجله گاه خویش. و این قضایا نزدیک ظهور قائم و وقوع می پیوندد.

   خداوند سبحان قم و اهلش را برای رساندن پیام اسلام، قائم مقام حضرت حجّت می گرداند؛ اگر چنین نشود، زمین اهل خودش را فرو می برد و در زمین، حجّتی باقی نمی ماند.

   دانش از این شهر به شرق و غرب جهان منتشر می گردد؛ بدین سان بر مردم اتمام حجّت می شود و کسی باقی نمی ماند که دین و دانش به وی نرسیده باشد؛ آنگاه قائم (ع) ظهور می کند و ظهور وی باعث خشم و غضب خداوند بر بندگان می شود؛ زیرا خداوند از بندگانش انتقام نمی گیرد مگر بعد از آنکه آنان وجود مقدّس حضرت حجّت را انکار نمایند.» (بحارالانوار، ج60، ص213) 
ادامه مطلب ...