وبلاگ موعود
وبلاگ موعود

وبلاگ موعود

آثار غضب و راه های مبارزه با آن در کلام معصومین (ع)


   مفهوم و شناخت غضب


غضب در لغت به معنای تندخویی و خشم است و در اصطلاح اخلاقی هیجانی و حرکت خاصی است از روح انسان به منظور غلبه و شکست دادن و خرد کردن و باعث حرکت روح حیوانی میشود.

- ملا احمد نراقی در کتاب معراج السعادة آورده است که:

انسان دارای قدرتهای ظاهری و باطنی می باشد که هر کدام خدمتی معین و شغلی مقرر به عهده دارند. چهار قدرت باطنی او عقل، شهوت، وهم و غضب می باشند و سایر قوا ، زیردستان و فرمان برداران آنها هستند.

و شغل «قوه غضبیه» آن است که : ضررهای خارجه را از بدن دفع نموده، و نیز اگر قوه شهویه یا وهمیه اراده سرکشی و خودسری کرده و قدم از جاده اطاعت عقل بیرون‌ نهند، آنها را مقهور نموده ، به راه راست آورد، و در تحت اقتدار و تسلط عقل درمی آورد.

و اما مردمان در قوه غضبیه سه دسته اند:

1. بعضی در هنگام غضب افراط میکنند و در وقت غضب فکر و هوشی برایشان باقی نمی ماند و از اطاعت عقل و شرع بیرون می روند.

2. انسان هایی که دچار تفریط اند و در جایی که عقلا یا شرعا غضب لازم است، مطلقا از جا بر نمی خیزند. برای چنین اشخاصی جنگ بین ایمان و کفر، مؤمن و کافر، صالح و طالح و نظایر این، معنی و مفهومی ندارد.

3. گروهی بر جاده اعتدال مستقیم اند که غضب ایشان به موقع و به جاست و در هنگام غضب از حد شرع و عقل تجاوز نمی کنند.

و شکی نیست که حد اعتدال آن مطلوب است بلکه آن غضب نیست بلکه شجاعت و قوت نفس است. بعضی چنان توهم میکنند که شدت غضب از مردانگی است باوجود اینکه افعالی که از غضبناک سر میزند افعال اطفال و دیوانگان است نه کردار عقلا و مردان. غضب (افراط) نیست مگر از بیماری دل و نقصان عقل، که برخاسته از ضعف نفس است نه شجاعت و قوت نفس و از این جهت است که دیوانه زودتر از عاقل غضبناک میگردد.

 

   غضب در کلام اهل بیت و معصومین(ع) :

   امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: بدترین دشمن انسان غضب و شهوت اوست. کسی که بر این دو تسلط یابد، درجه اش بالا میرود و به بالاترین مرتبه میرسد. (غررالحکم و دررالکلم، ص301)

   و نیز فرمودند: تندی و زود به خشم آمدن نوعی از جنون است زیرا صاحب آن از کار خود پشیمان میشود و اگر پشیمان نشود جنون او بسیار ریشه دار و محکم است . (جامع السعادات ج1 ص289)

   پیامبر(ص) برای دنیا هرگز غضب نمی کرد، اما هرگاه برای حق غضبناک میشد احدی را نمی شناخت و غضب او تسکین نمیافت تا یاری حق را نیمکرد. (احیاء العلوم ، ج 3 ، ص 148 - و محجة البیضاء ، ج 5 ، ص 303

ادامه مطلب ...