وبلاگ موعود
وبلاگ موعود

وبلاگ موعود

گلبرگ های مهدوی 14) تحولات جهانی در زمان حکومت امام زمان (عج)


   چه تحولاتی در زمان حکومت حضرت مهدی(عج) بوجود می آید؟

   ... عدل و دادش تمام زمین را فرا می گیرد، مردم با هم مهربان شده و امنیت عمومی همه جا را فرا می گیرد، وضع اقتصادی مردم بسیار خوب می شود، بطوریکه مستحق زکات پیدا نمی شود. باران های نافع پی در پی می بارد، تمام زمین سبز و خرّم می گردد، توجه مردم به خدا زیاد می شود و گرد معاصی نمی گردند، دین اسلام دین رسمی جهان شده، بانگ توحید از همه جا بلند می گردد، در امور راه سازی برنامه های جالبی را به اجرا می گذارند و مساجد مشرف و عالی را خراب می کنند.

   در عصر مهدی (عج) عقول و ایمان مردم کامل می گردد، کینه از دلهایشان بیرون می رود، خلاصه در پرتو حکومت عدل آن حضرت، جهانی بوجود می آید که خالی از تبعیض ها، اختلاف های طبقاتی و صف بندی های مفسده آفرین می باشد. جهانی خالی از جنگ و خونریزی ها و تجاوزها، پیشرفت های عظیم علوم، صنایع، اقتصاد و عدالت اجتماعی، ایجاد رفاه در زندگی مادی، احیای دوباره اسلام و جهانی بودن آن حتی فراتر از حکومت سلیمان و ذوالقرنین... (بحارالانوار ج52 ص328 به بعد – منتهی الآمال ج2 ص769)


برگرفته از کتاب گلبرگ های مهدوی (محمدجواد مهری)

این بار تکرار نکنیم...


   موسی کلیم الله، کسی که خدا با او هم‌کلام شد. یکی از انبیای الهی. پیامبر یکی از بزرگترین قوم‌ها؛ قوم بنی‌اسرائیل. کسانی که در آن زمان به معنی حقیقی قوم برگزیده بودند. قومی که بخاطر انتخاب خدا و قبول پیامبری پیامبرش، خدا نیز آنها را برگزید تا حکومتی درخور شأنشان در زمین برپاکنند.پس با خدا عهدی بستند و مسیری سخت را به امید تحقق وعدۀ الهی به پیش گرفتند.

   هارون، برادر موسی و جانشین او در زمان غیبتش بود. کلیم الله، قوم خویش را برای عبادت خدا و کسب تکلیف ترک کرد و همه چیز را به هارون سپرد.

    زمان وعده داده شده گذشت و از موسی خبری نشد. ولوله‌ای در جماعت براه افتاد. هرکس چیزی می‌گفت:

موسی ما را فراموش کرده.

او کهنسال بود، حتما مرده است....

   هارون در تلاش برای ایجاد آرامش و هدایت مردم بود که صدایی از میان جمعیت برخواست که:

«ای مردم! من سامری، همراه و از نزدیکان موسی هستم. همۀ شما مرا می‌شناسید. من تمام این راه و در سخت‌ترین مسیرها در کنار او و حامی وی بوده‌ام. باید خبر مهمی به شما بدهم. ...»

   به این ترتیب از غفلت و ترس مردم سوء‌استفاده کرده، خود را جانشبن موسی خواند. مردم نادان پذیرفتندش و وصی نبی خدا، هارون را کنار زدند. ... .

   دین خدا درحال نابودی بود. ظلم و فساد زمین را گرفته بود. در گوشه‌ای از این خاک پهناور، بانویی پاکدامن در حال عبادت خدا بود. فرستاده‌ای از سوی خدا بشارت تولد فرزندی پاک را به وی داد، فرزندی که ولادتش تنها با معجزه امکان‌پذیر بود؛ کلمه‌ای از کلمات الله.

   دوباره بوی خدا در زمین پیچید و بشریت به انسانیت نزدیکتر شد. اما این آرامش دوام چندانی نداشت، گویا کسی از ابتدای خلقت انسان، در تلاش برای نابودی او بود و راه آن را در گرفتن انسانیت از او یافت، تا به پستی حیوان بکشاندش.

   مسیح عروج کرد. خدا تاب نیاورد بی‌حرمتی مردم به او را ببیند، پس رسولش را نزد خود برد.

   پطرس، از حواریون و جانشین برحق عیسی‌بن‌مریم بود، اما مردم نپذیرفتندش. شاید وجودشان دیگر تحمل آن همه خوبی را نداشت. شاید می‌دانستند که او نیز بمانند مسیح‌بن‌مریم (ع) بی‌عدالتی را تاب نمی‌آورد. شاید نگران کیسه‌های زر و سیم خود بودند که با اموال دیگران سنگین شده بود.

شاید ... . 

ادامه مطلب ...

تشرف یافتگان2) مقدّس اردبیلی

Image result for ‫تشرف مقدس اردبیلی‬‎


   علّامه مجلسی از گروهی و آنان، از سیّد میر علّام نقل کرده اند که؛

«در ساعت های آخر شب، در صحن امیرالمومنین بودم؛ دیدم {در خلوت شب} مردی به سوی مرقد می آید. به او نزدیک شدم، دیدم مقدّس اردبیلی است. خود را به او نشان ندادم و مراقب او بودم. او به درب حرم {که بسته بود} رسید، اما با رسیدن او، درب گشوده شد و وی وارد حرم شد. اما با کسی حرف می زد و سپس از حرم خارج شد و درب ها بسته شد. مقدّس اردبیلی به سوی مسجد کوفه حرکت کرد و من نیز {به طوری که او مرا نبیند} از پس او روان شدم. وارد مسجد کوفه شد؛ به سوی محراب شهادت رفت و مدّتی درنگ و سپس به سوی نجف برگشت.

   در میانه راه، من سرفه کردم؛ او متوجه من شد و فرمود: میر علّام تو هستی؟! پاسخ دادم: آری. گفت: چه می کنی؟ گفتم: من از همان لحظات ورود شما به حرم مولا، تاکنون با شما بودم. شما را به صاحب این قبر سوگند، مرا از آنچه برایتان پیش آمده با خبر سازید! گفت: اگر تعهّد کنی تا زنده ام به کسی نگویی، حقیقت را به تو می گویم. من تعهّد دادم؛ او گفت:

   من در مسائل پیچیده علمی-فقهی آمدم از روح بلند مولا، پاسخ بگیرم؛ هنگامی که به حرم رسیدم، درها گشوده شد؛ ولی ندایی از جانب قبر آمد که برو مسجد کوفه، سوال خود را از مهدی (عج) بپرس! به سرعت به مسجد کوفه آمدم؛ نزدیک محراب رفتم. حضرت آنجا نیایش می کرد. مسائل خود را پرسیدم و ایشان پاسخ گفتند. اینک به خانه خویش برمی گردم.» (بحارالانوار، ج52، ص175)

 

منبع: کتاب از ظهور تا پیروزی حضرت مهدی (عج) – مولف: سید حسین تقوی

کد رهبر انقلاب به جوانان انقلابی


   آیت الله خامنه ای: همان‌طور که در مباهله همه‌ی ایمان در مقابل کفر قرار گرفت، امروز، همه‌ی ایمان در نظام جمهوری اسلامی در مقابل کفر قرار گرفته است.

   این ایّام هم ایّام مهمّی است؛ هم یادبود حادثه‌ی عجیب مباهله، هم نزول سوره‌ی هل‌اتی‌، هم نزدیکی ایّام محرّم، هم از لحاظ وضعیّت منطقه و حسّاسیّت حوادثی که در منطقه در جریان است، روزهای مهمّی است؛ برهه‌ی مهمّی است.

   خطاب من به شما بچّه‌های انقلاب، جوانهای انقلاب که بحمدالله در یکی از مسائل مهمّ کشور، یعنی امنیّت دریا سهیم و فعّال هستید، این مضمون است که اهمّیّت کار خودتان را امروز بفهمید و بدانید.

   همان‌طور که در مباهله همه‌ی ایمان در مقابل کفر قرار گرفت، امروز، همه‌ی ایمان در نظام جمهوری اسلامی در مقابل کفر قرار گرفته است؛ و همان‌طور که معنویّت و صفا و اقتدار معنوی پیغمبر اکرم و خانواده‌اش توانست دشمن را از میدان خارج کند، به فضل الهی و به حول‌وقوّه‌ی الهی ملّت ایران با اقتدار خود و با معنویّت خود دشمن را از میدان خارج خواهد کرد.


در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران   1394/7/15           

 

منبع: جنبش مصاف

حضرت مهدی (عج) در منابع اهل سنت

آیا کتاب‌های اهل سنت درباره امام زمان(عج) احادیثی نقل کرده‌اند؟

   درعین ‏حال که خفقان عمومى دوران بنى امیه و بنى عباس و دست‏‌هاى مقتدر و مرموز سیاست وقت و تعصبات شدید مذهبى اجازه نمى‌‏داد که اخبار مربوط به ولایت و امامت و اهل بیت (ع) مورد مذاکره واقع شود و در کتاب‌ها درج شود لیکن باز هم کتب اخبار اهل سنت از احادیث مربوط به مهدى (عج) خالى نیست. در کتب صحاح، ابوابى به نام «مهدی» منعقد و احادیثى از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده است.

از باب نمونه:

   عبد اللّه از پیغمبر (ص) روایت نموده که فرمود: دنیا سپرى نخواهد شد تا اینکه‏ مردى از اهل بیت من که نامش نام من است بر عرب حکومت کند. عن عبد اللّه قال، قال رسول اللّه (ص): لا تذهب الدنیا حتى یملک العرب رجل من اهل بیتى یواطى اسمه اسمى. (صحیح ترمذى ج 9 باب ما جاء فى المهدى ص 74- کتاب ینابیع المودة تألیف شیخ سلیمان ط سال 1308 ج 2 ص 180 کتاب البیان فى اخبار صاحب الزمان تألیف محمد بن یوسف شافعى ط نجف ص 57 کتاب نور الابصار ص 171- مشکوة المصابیح ص 370)

   ترمذى این حدیث را در صحیح خود نقل نموده سپس مى‌‏گوید: این حدیث صحیح است و در مورد مهدى، على و ابو سعید و ام سلمه و ابو هریره روایت دارند.

   على بن ابیطالب (ع) از پیغمبر روایت کرده که فرمود: اگر از عالم، جز روزى باقى نمانده باشد، خدا مردى از اهل بیت مرا خواهد برانگیخت تا دنیا را پر از عدل و داد کند چنانکه از ستم پر شده است. على رضى اللّه عنه عن النبى (ص) قال: لو لم یبق من الدهر الایوم واحد لبعث اللّه رجلا من اهل بیتى یملاءها عدلا کما ملئت جورا. (صحیح ابى داود ج 2 کتاب المهدى ص 207- البیان ص 59- کتاب نور الابصار تألیف شبلنجى ص 156- الصواعق المحرقة تألیف ابن حجر ط قاهره ص 161- کتاب فصول المهمة تألیف ابن صباغ ط نجف ص 275- کتاب اسعاف الراغبین تألیف محمد الصبان)

   ام سلمه می‌گوید از رسول خدا شنیدم که مى‏‌فرمود: مهدى موعود از عترت من و اولاد فاطمه است. ام سلمة قالت سمعت رسول اللّه (ص) یقول: المهدى من عترتى من ولد فاطمة. (صحیح ابى داود ج 2 کتاب المهدى ص 207. ابو داود در این باب 11 حدیث نقل کرده است- صحیح ابن ماجه باب خروج المهدى ج 2 ص 519- الصواعق ص 161- البیان ص 64- مشکوة المصابیح تألیف محمد بن عبد اللّه خطیب ط دهلى ص 370)   ادامه مطلب ...